چقدر سخته که بدونیم آخرین روزه که کنارهم هستیم، برای آخرین باره که میتونیم تو چشمهای هم زل بزنیم
چقدر سخته هر دو احمقانه به هم لبخند بزنیم و بدونیم که تا چند ساعته دیگه شونه یی برای گریه هامون وجود نداره
چقدر سخته تو چشمهای همدیگه هنوز شوق موندن رو ببینیم اما غرورمون اجازه نده بگیم هنوز عاشقیم
چقدر سخته وقتی دستهای همدیگرو گرفتیم به این فکر کنیم که شاید فردا دستهای یه غریبه جای دستامون رو پر کنه
چقدر سخته وقتی برای آخرین بار همدیگرو در آغوش می گیریم و یه عالمه حرف داریم که بزنیم اما سکوت کنیم
چقدر سخته وقتی در تلخ ترین لحظه پر از گریه ایم، جوری بخندیم که در شیرین ترین لحظه ها نخندیده ایم
چقدر سخته وقتی برای آخرین بار صورت همدیگرو می بینیم،، با لبخند بگیم: آرزو دارم خوشبخت بشی،، وخداحافظ
و چقدر سخته وقتی هر کدوم به سمتی بر می گردیم و می رویم و حتی به پشت سر مون هم نگاه نمی کنیم...
و تنها چیزی که از اون همه خاطره به یادت میاد این شعره :
زندگانیم و زمین زندان ماست زندگانی، درد بی درمان ماست
راندگانیم از بهشت جاودان وین زمین زندان جاویدان ماست
گندم آدم چه با ما کرده است که آسیای چرخ سرگردان ماست
جسم قبر، جامه قبر، خانه قبر باز لفظ زندگان، عنوان ماست
جمع آب و آتشیم و خاک و باد این بنای خانه ی ویران ماست
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
دعا کردم که تنها مال من شی...تو تعبیر قشنگ فال من شی...دعا کردم بدونی چشم به راتم...هنوز دل بسته ی بغض صداتم...اگه بازم دلت با دیگرونه...چشات دنبال از ما بهترونه....بزار با یاد تو دلخوش بمونم....فقط دل تنگیات با من بمونه...
هرچند مال من نشدی ولی ازت خیلی چیزا یاد گرفتم...یاد گرفتم به خاطر کسی که دوسش دارم دروغ بگم..یاد گرفتم هیچ وقت هیچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره....یاد گرفتم تو زندگیم دله اونی رو که بفهمم دوسم داره هر روز به بهونه ای بشکنم....یاد گرفتم گریه های هیشگی رو باور نکنم.....یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم...یاد گرفتم هر روز دم از عاشقی بزنم ولی خودم عاشق نباشم
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
خيلي سخته که بغض داشته باشي ، اما نخواي کسي بفهمه ...
خيلي سخته که عزيزترين کست ازت بخواد فراموشش کني ...
خيلي سخته که سالگرد آشنايي با عشقت رو بدون حضور خودش جشن
بگيري ... خيلي سخته که روز تولدت ، همه بهت تبريک بگن ، جز
اوني که فکر مي کني به خاطرش زنده اي ... خيلي سخته که غرورت
رو به خاطر يه نفر بشکني ، بعد بفهمي دوست نداره ... خيلي سخته که
همه چيزت رو به خاطر يه نفر از دست بدي ، اما اون بگه : نمي
خوامت حال فاصله ها جشن میگیرند هلهله ی جدایی را..
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
قبل از هر چیز برایت آرزو میکنم که عاشق شوی ،
و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ،
و اگر اینگونه نیست ، تنهاییت کوتاه باشد ،
و پس از تنهاییت ، نفرت از کسی نیابی.
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید .......
اما اگر پیش آمد ، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.
برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی ،
از جمله دوستان بد و ناپایدار ........
برخی نادوست و برخی دوستدار ...........
که دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد .
و چون زندگی بدین گونه است ،
برایت آرزو مندم که دشمن نیز داشته باشی......
نه کم و نه زیاد ..... درست به اندازه ،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قراردهند ،
که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد.....
تا که زیاده به خود غره نشوی .
و نیز آرزو مندم مفید فایده باشی ، نه خیلی غیر ضروری .....
تا در لحظات سخت ،
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است،
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرپا نگاه دارد .
همچنین برایت آرزومندم صبور باشی ،
نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند ........
چون این کار ساده ای است ،
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند .....
و با کاربرد درست صبوریت برای دیگران نمونه شوی.
و امیدوارم اگر جوان هستی ،
خیلی به تعجیل ، رسیده نشوی......
و اگر رسیده ای ، به جوان نمائی اصرار نورزی ،
و اگر پیری ،تسلیم نا امیدی نشوی...........
چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است
بگذاریم در ما جریان یابد.
امیدوارم سگی را نوازش کنی ، به پرنده ای دانه بدهی و به آواز یک
سهره گوش کنی ، وقتی که آوای سحرگاهیش را سر میدهد.....
چراکه به این طریق ، احساس زیبایی خواهی یافت....
به رایگان......
امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی .....
هر چند خرد بوده باشد .....
و با روییدنش همراه شوی ،
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.
به علاوه امیدوارم پول داشته باشی ، زیرا در عمل به آن نیازمندی.....
و سالی یکبار پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی :
" این مال من است " ،
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است !
و در پایان ، اگر مرد باشی ،آرزومندم زن خوبی داشته باشی ....
و اگر زنی ، شوهر خوبی داشته باشی ،
که اگر فردا خسته باشید ، یا پس فردا شادمان ،
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیآغازید ...
اگر همه اینها که گفتم برایت فراهم شد ،
دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم ...
چقدر دلم می خواست یه شب منو تو تنها میشدیم
انقدر کوچیک بود دنیا که منو تو توش جا می شدیم
مجنون یه شب جراتشو میداد امانت دست تو
اون وقت ما تا اخر عمر راهی صحرا میشدیم
اگر ما اونجوری بودیم نیاز به قایقی نبود
اروم سوار موجایه بلند دریا میشدیم
همه میگن که اسمون خم شده زیربارعشق
اون چیزی نیست!
ما واسه هم خم میشدیم ....تا میشدیم
اگر یکی دلش نخواد پاییز تموم شه وبره
تا ته دنیا واسه اون شب شب یلدا میشدیم
چقدر دلم می خواست همه حرفامون رو بخونن
مثال عاشقا واسه تموم دنیا میشدیم
چقدر دلم می خواست دیگه من وتو در میون نبود
همدیگرومی بوسیدیم وتا ابد ما میشدیم
تقویم های ما اگر امروز رو خیلی دوست نداشت
چشمامونو می بستیمو فردا سحر پا میشدیم
چقدر دلم می خواست دلت پیشه یکی دیگه نبود
حتی اگه یه مدتی تنهای تنها می شدیم
باشه برو نداشتن حوصله رو بهانه کن
ما هموناییم که پیش ادما رسوا می شدیم
تجربه ی اومدنت یه درده مثله رفتنت
کاش واسه هم معجزه ی روزمبادا می شدیم
بزار اینو اخره سری یدونه ارزو کنم
کاشکه باهم عاشق هم فقط
تورویامیشدیم ..............
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
تا حالا شده چشمات پر از اقیانوس اشک باشه اما نتونی جاریش کنی؟
تا حالا شده یه دنیا حرف کنج دلت سنگینی کنه و قلبت از سنگینیش تیر بکشه!!
اما نتونی به کسی بگی ؟
تا حالا شده یه تلنبار بغض بیخ گلوت گیر کرده باشه و از تیزیش احساس خفگی کنی
اما مجبور باشی جلوشو بگیری تا نترکه!!!
آره لعنتی...؟!؟!
حال این روزهای من اینگونست..!
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
من رو که میزارین توی قبر ، بزنین رو شونم و بگین : هی رفیق ! سخت گذشت ولی دیدی که گذشت . . . !
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .حســــــرت!
یعنی تــــو که در عین بـــــــــودنت
داشتنت را آرزو می کنــــــــم…!
چه معنـــــى دارد
زندگى...!؟
وقتى كه هیچ اتفاقى
من و تو را
سر راه هم قرار نمى دهد !!
نیمکت عاشقی یادت هست؟
کنار هم، نگاه در نگاه و سکوتمان چه گوش نواز بود..
بید مجنون زیر سایه اش امانمان داده بود،
برگهای رنگینش را به نشانه عشقمان بر سرمان می ریخت..
او نیز عاشق بودنمان را به رخ پاییز می کشید،
اما اکنون پاییز.. نبودنت را، جداییمان را به رخ می کشد. بگو، صدایم کن، بیا تا دوباره ما شویم،
مرحمی بر سوز دلم باش، نگاه کن، پاییز به من می خندد، بیا داغ جداییمان را به دلش بگذاریم.
بیا کلاغ ها را پر دهیم تا خبر وصلمان را به پرستوها مژده دهند.
دوباره صدایم کن..
.
.
.
.
در جلسه امتحانِ عشق
من ماندهام و یک برگۀ سفید!
یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی..
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمیشود!
در این سکوت بغضآلود
قطره کوچکی هوس سرسره بازی میکند!
و برگۀ سفیدم عاشقانه قطره را در آغوش میکشد!
عشق تو نوشتنی نیست..
در برگهام، کنار آن قطره، یک قلب میکشم!
وقت تمام است.
برگهها بالا..
.
.
.
.
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
هنوز هم عاشقانههایم را عاشقانه برای تو مینویسم..
هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف میزنم..
هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است..
این روزها دیگر پشت پنجره مینشینم و به استقبال باران میروم.
میدانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است..
میدانم یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است،
کسی که جز تو نیست بازمیگردد..
میدانم تمام میشود و ما رها میشویم؛ پس بگذار بخوانم:
اولین عشق من و آخرین عشق من تویی
نرو، منو تنها نذار که سرنوشت من تویی..
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
ابراز عشق
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
جای خالی " تـو " را با عروسکی پر می کنم
همانند توست
مرا " دوست ندارد "
احساس ندارد !
اما هر چه هست
" دل شـکـســتـن " بلد نیست ...!!!
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
درویش کوچه های تنهاییم ، کاسه گدایی مرا ، سکه ی نگاه توکافیست.
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
همیشه آدم وقتی به همدیگه فکر میکنن که تنها میشن
کسی واقعا عاشقه که وقتی همه پیششن
به اونی فکر میکنه که رفیق تنهایی هاشه
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
عشق با کردی اما زندگی با دیگری
تا به حالا نوبت ما بود حالا دیگری
گفته بودی مرا وقت سفر باید شناخت
عاقبت بار سفر بستی ولی با دیگری
هر نگاهت صد غزل در دفترم آواره کرد
با که حالا سر بگیرند این غزل ها دیگری؟
رسم دنیا بر همین بوده که عمری باغبان
پای گل می بارد میچیند آن را دیگری
من که نفرینت نکردم. روزی اما می دهد
پاسخ کار تو را حالا خدا یا دیگری
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
بلاتکلیفم و دلسرد
فقط فکری به حالم کن
اگر یک لحظه بد بودم ازم بگذر حلالم کن
تو هر اوضاع و احوالی فقط خوبی بهت کردم
توی سختی و دلتنگی کجا دیدی ولت کردم؟
دلت خواسته ازم رد شی، نمیخوام حبس من باشی
واسه دونستن قدرم باید یه قدری تنها شی
تو این تنهاییا فعلا بهونت رو میگیرم
تا تکلیفم بشه روشن دیگه واست نمیمیرم
دیگه بعد تو میدونم که قلبم سرد و متروکه
حالا حتی دل سادم به رفتار تو مشکوکه
به چشمای خودم شاید، به تو که شک نمیکردم
سر لجبازیم باشه دیگه دورت نمیگردم
واسه تو مثل من شاید توی دنیا فراوونه
ولی هیشکی شبیه من مگه قدرت رو میدونه؟
دیگه حرفی نزن با من، نذار بد تر بشه حالم
دارم میمیرم و از این که تنها نیستی خوشحالم
کی گفته چون ولم کردی من از دست تو دلگیرم؟
نباشی من نمیتونم، منم بعد تو میمیرم
دل سرد تو هم آخر منو راضی به مرگم کرد
ولی هرجا برم میگم، فلانی رفت و ترکم کرد
هنوزم گوشه ی قلبم تو تنها فرد محبوبی
میتونم حس کنم از دور که هرجایی گلم خوبی
تو دوسم داری میدونم، یه روز دست تو رو میشه
میدونم رابطتت با من یه روزی زیر و رو میشه
تو که رفتی خدا همرات ولی تنها شدی برگرد
سراغ اون که شبهاشو فقط با یاد تو سر کرد
اونی که ظاهرا انگار زیادی از سرش بودی
ولی تنها اجابت از دعای هر شبش بودی
واسه تو مثل من شاید توی دنیا فراوونه
ولی هیشکی شبیه من مگه قدرت رو میدونه؟
دیگه حرفی نزن با من نذار بد تر بشه حالم
دارم میمیرم و از اینکه تنها نیستی خوشحالم
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ...
خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد !
خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ...
خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی
!
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
قانون دنیا “تنهایی” من است و “تنهایی” من قانون عشق است و عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
می رسد روزی که بی هم می شویم
یک به یک از جمع هم کم می شویم
می رسد روزی که ما در خاطرات
موجب خنده و غم میشویم
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم .. با اشک تمام کوچه را تر کردم .. دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد .. وابستگی ام را به تو باور کردم
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .دو نفر که همدیگرو خیلی دوست داشتند و یک لحظه نمی تونستند از هم جدا باشند، با خوندن یک جمله معروف از هم جدا می شوند تا یکدیگر رو امتحان کنند و هر کدام در انتظار دیگری، همدیگرو نمی بینند. چون هر دو به صورت اتفاقی به جمله معروف ویلیام شکسپیر بر می خورند: « عشقت را رها کن، ا'[''گر خودش برگشت، مال توست و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده »
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نــه هــوا ابـریـسـت، نـه بـارانـی مـی بـارد. پـس بـهـانـه ی دلـم بـرای ایـن هـمـه سـنگیـنـی چـیـسـت...!
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده
فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...
اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم
باور نمیکنم اینک بی توام
کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم
در حسرت چشمهایت هستم ،چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده
در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ، هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...
کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم ، کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم
هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو ، هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو ، هر چه خواستم به خودم بگویم هیچگاه ندیدم تو را ، چشمهایم را بستم و باز هم دیدم تو را ، هر چه خواستم دلم را آرام کنم ، آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت ، هر چه خواستم بگویم بی خیال ، بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم...
میخواستم با تنهایی کنار بیایم ، دلم با تنهایی کنار نیامد ، میخواستم دلم را راضی کنم ، یاد تو باز هم به سراغم آمد ، میخواستم از این دنیا دل بکنم ، دلم با من راه نیامد ...
بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست ، بدجور از نبودنت شاکیست ، هر جا هستی برگرد که اصلا حالم خوب نیست....