fasele
اگر عاشق شدن یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است
نوشته شده در تاريخ جمعه 17 آبان 1392برچسب:, توسط zohreh |

کاش بودی . . .

وقتـی بغض مـی کردم . . .

فقطـ بغلم مـیکردی و مـیگفتـی . .

ببینم چشمـــــاتو . . . منـــــو نگاه کـن . . .

اگه گریــه کنـی قهـــــر مـیکنم میرمـــــا . . .!

فقط همـیــن …!!!

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ شنبه 4 آبان 1392برچسب:, توسط zohreh |

تولدت مبارک ، چه حرف خنده داری

چه فایده داره وقتی ، تو گل برام نیاری

عجب شبیه امشب ، داره میسوزه چشمام

دورم شلوغه اما ، انگاری خیلی تنهام

واسه چی زنده باشم ؟ جشن چیو بگیرم ؟

من امشبو نمی خوام ، دلم میخواد بمیرم

تولدم مبارک نیس دلم گرفته غمگینم

هوای خونه دلگیره تو رو اینجا نمی بینم

تولدم مبارک نیس شکسته قلب داغونم

تو نیستی و من از دوریت خودم رو مرده میدونم

هیچ کی خبر نداره ، چقدر هواتو کردم

چقدر دلم میخواد تو ، باشی دورت بگردم

هیچ کی خبر نداره ، دارم به زور می خندم

نمی دونم چرا من ، چشمامو هی می بندم

چشمامو من می بندم ، تا منتظر بشینم

شاید تو این سیاهی ، بازم تو رو ببینم

تولدم مبارک نیس دلم گرفته غمگینم

هوای خونه دلگیره تو رو اینجا نمی بینم

تولدم مبارک نیس شکسته قلب داغونم

تو نیستی و من از دوریت خودم رو مرده میدونم

تولدم مبارک نیس دلم گرفته غمگینم

هوای خونه دلگیره تو رو اینجا نمی بینم

تولدم مبارک نیس شکسته قلب داغونم

تو نیستی و من از دوریت خودم رو مرده میدونم
 
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 30 مهر 1392برچسب:, توسط zohreh |

غریبه در حال عبور از جاده ای بی انتها بود و زیر لب با خود می گفت :

جاده ی بیچاره ، تو هیچوقت معنای عشق را نخواهی فهمید ، و جاده در دل خود می گفت :

لعنت به این عشق ، سال هاست که با التماس زیر پای تو افتاده ام

و برای برگشتت جاده شدم ولی تو هرگز نفهمیدی.

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 مهر 1392برچسب:, توسط zohreh |

روی تخته سنگی نوشته شده بود:
اگر جوانی عاشق شد چه کند؟...
من هم زیر آن نوشتم:
باید
صبر کند...
برای بار دوم که از آنجا گذر کردم
زیر نوشته ی من کسی نوشته بود:
اگر صبر نداشته باشد
چه کند؟...
من هم با بی حوصلگی نوشتم:
.....بمیرد بهتراست
برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم.
انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد.
اما.............
زیر تخته
سنگ جوانی را مرده یافتم.....!

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ جمعه 26 مهر 1392برچسب:, توسط zohreh |

نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی
به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی
نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی
به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی
نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم  تا ابد نشاندی

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, توسط zohreh |

تو که نیستی انگار دنیا نیست …
هیچ چیز و هیچکس با من راه نمی آید در نبودت ! نه دلم و نه نفسهایم …
این جور وقت ها فقط چشمانم خوب اشک میریزند و سیگار هایم قشنگ دود میکنند …

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 21 مهر 1392برچسب:, توسط zohreh |

شهامت میخواهد ..

دوست داشتن کسی که ...

شآآآیــد ...

هیچوقت ...

هیچ زمان ...

سهم تو نخواهد شــــــــــــد

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 21 مهر 1392برچسب:, توسط zohreh |

وقتی نیست زانو هایم رادرآغوش میگیرم

تاهمه بدانند آغوشم جای هرکسی نیست....

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ شنبه 20 مهر 1392برچسب:, توسط zohreh |

به من نگو ( سیگار ) نکش !
بپرس برا کدوم دردم سیگار میکشم ؟!
بپرس اصلا چرا سیگاری شدم ؟!
مطمئن باش اون موقع خودت برام کبریت میکشی . . .


ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ شنبه 20 مهر 1392برچسب:, توسط zohreh |

تو را ترک کرده ام !
خلاصه خیلی فرق کرده ام با روز آخرین دیدار !
دیگر حتی با احتیاط بیشتری دل می بندم !
اما الان حس خوبی دارم از نبودنت !
شبیه دست فروبردن در جیب گرم پالتوی پارسال و پیدا کردن یک نخ سیگار . . .

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 18 مهر 1392برچسب:, توسط zohreh |

زمین به مرد بودنت نیاز داره …
مرد باش . مردونه حرف بزن . مردونه بخند . مردونه عشق بورز …
مردونه گریه کن ، مردونه ببخش ….
مرد باش ، نه فقط باجسمت ، بانگاهت ، با احساست ، با آغوشت …
مردباش و هیچوقت نامردی نکن
مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده مرد باش...

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:, توسط zohreh |

می گن چرا انقدرتحت فشارش گذاشتی ؟ سکوت می کنم

می گن چرا نمی ذاری هرکاری که می خواد بکنه ؟ سکوت می کنم

می گن چرا اگر بهت توجه نکنه ازش دلخور می شی ؟ سکوت میکنم

می گن چرا وقتی می ره با یکی دیگه اشک می ریزی ؟ سکوت می کنم

می گن چرا تمام لحظه هات رو در حسرت با اون بودن خراب می کنی ؟ سکوت می کنم

می گن چرا همش به یاد خاطرات قدیمیت غصه می خوری ؟ سکوت می کنم

می گن چرا همه ی کارهاشو زیر نظرداری ؟ سکوت می کنم

می گن چرا در حسرت دیدنشی در صورتی که می دونی ناراحتت می کنه ؟ سکوت می کنم

می گن چرا از عالم بریدی چسبیدی به کسی که برات از یه نفرم نمی گذره ؟ سکوت میکنم

می گن چرا حاضر نیستی به کسی نه بگی که دلت رو همیشه می شکنه ؟ سکوت می کنم

می گن چرا واسش هر کاری می کنی در حالی که می دونی فراموش کاره ؟ سکوت می کنم

می گن چرا در برابر توهین و تمسخرش سکوت می کنی چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟

فریاد می زنم

چون دوسش داشتم........
 
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:, توسط zohreh |

خیلی سخته به خاطر کسی که دوستش داری

همه چیز رو از سر راهت خط بزنی

بعد بفهمی

خودت تو لیستی بودی

که اون به خاطر یکی دیگه خطت زده...

افسوس!
 
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:, توسط zohreh |


همیشه میگن دار بزن خاطرات کسی رو که تو رو تنهات گذاشت و رفت
اما من میگم تنهام گذاشت ولی حالم خوبه فقط گذشتم درد میکنه
یا میگم بهتره به جای دار زدن خاطرات کسی که باهاش بودی
تجربه رو مفت نخریم که بعدش پشیمونی رو به بهای سنگین تری بخریم
همش از خدای خودم میخوام که هیچ تنهایی رو تنها نزاره
که به هر بی لیاقت و بی سر و پایی بگه عشقم
یه روز عشقم ازم پرسید :
اگه شصت ثانیه فرصت داشته باشی که باهام حرف بزنی و
بعدش بدونی دیگه منو هرگز نمیبینی چی میگی؟
گفتم 59 58 57 بعدش تموم شد.

شنیدید میگن از عجایب عشق اینه که همیشه
اغوشی ارومت میکنه که دلت رو به درد اورده؟
اما عجیب تر از اون اینه که چقدر زود فراموشش شد
لقمه هایی که از دهن من در میاورد و تو دهن خودش میزاشت
ولی به جاش تا تونست یه اشتباهو انقدر بزرگش کرد که باعث جداییمون شد.
خوبه که بدونیم که اگه کسی اشتباهی کرد که خیلی بزرگ بود و نتونستیم ببخشیمش
اشتباه اون بزرگ نبوده بلکه قلب خود ما کوچک بوده که نتونستیم ببخشیمش
اما از همه اینها که بگذریم من بهش میگم که به اندازه بزرگی دریاها
به روشنی ابرها به چند رنگی دنیا به سفتی سنگ ها
به اب شدن شمع ها و به حسودی تمام دوستات و ادما میخوامت
دوست دارم
تا کور شن کسایی که نمیتونند ببیننمون
میدونی تنها چیزی که عذابم میداد چی بود؟
این بود که هر وقت بحثمون میشد
با اطرافیانت و دوستات خوب بودی و با من بد
همون دوستایی که تا ما با هم بودیم
چشماشون درمیومد
بگزریم بهش میگفتم دوست دارم
میگفت حرفای تازه بزن
اینا کهنه شده اما نمیدونست
که یه روز دلش برای حرفای کهنم یه دره میشه
ازم پرسید بعد از رفتنم گریه میکنی؟
بهش گفتم فراموش نکن
به دردهای بزرگ نمیتوان گریست باید تحمل کرد و ذره ذره اب شد
پرسید وقتی برم زندگیت چقدرعوض میشه؟
گفتم بعد از رفتنت چیزی عوض نمیشه
فقط تنهاتر میشم تنهای تنهای تنهای تنها

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

این بار که آمدی دستانت را روی قلبم بگذار...


تا بفهمی این دل با دیدن تو نمی تپد... می لرزد...!

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

دوست دارم یک شبه

هفتاد سال پیر شوم

تو مرا بی انکه بشناسی

از ازدحام تلخ خیابان عبور دهی

هفتاد سال پیر شدن یک شبه

به حس گرمی دسـت های تو

هنگامی که مرا عبور میدهی

بی آنکه بشناسی می ارزد...

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

خدایا

اهل معامله هستی؟

من جهنمت را ندیده با زندگیم عوض می کنم!

تو که  زندگی مرا دیده ای..

نترس ضرر نمی کنی...

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

خدایا..

از تو دلگیرم...

گفته بودی حق انتخاب دارم!

پس چرا انتخابم در آغوش دیگریست؟!

 

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

انقدری که با نوشتن هر کلمه جوری اشک تو چشام جمع میشه 

 

که بعدی رو ندیده می زنم 

 

دلم گرفته خدایا

 

اما این بار تو دلم رو شکستی اولین باره خدایا دلم رو می شکنی 

 

بغض داره خفم میکنه واقعا فکر می کنی اینطوری بهتره ؟؟؟؟؟

 

چه دنیای خسته کننده ای داری خدا 

 

خودت از نگاه کردن بهش خسته نشدی 

 

من که خسته شدم حس خوبی از زنده بودن ندارم 

 

خدایا تا خودم دست بکار نشدم خودت تمومش کن

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

 

دلـــم یـک غــریبــه مـی خــواهـد
 

بیـــایــد بنشینــد فقـــط سکـــوتــ کنـد
 

و مـــن هــی حـــرفـــ بــزنــم و بـــزنـــم و بــزنــم
 

تـــا کمــی کـــم شــود ایـن همــه بـــار …
 

بعـــد بلنــد شـــود و بـــرود
 

انگــــار نــه انگـــار …!

 

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

از یک عاشق شکست خورده پرسیدم:

 بزرگ ترین اشتباه؟ گفت عاشق شدن

گفتم بزرگ ترین شکست؟ گفت شکست عشق

گفتم بزرگترین درد؟ گفت از چشم معشوق افتادن

گفتم بزرگترین غصه؟ گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن

گفتم بزرگترین ماتم؟ گفت در عزای معشوق نشستن

گفتم قشنگ ترین عشق؟ گفت شیرین و فرهاد

گفتم زیبا ترین لحظه؟  گفت در کنار معشوق بودن

گفتم بزرگترین رویا؟ گفت به معشوق رسیدن

پرسیدم بزرگترین ارزوت؟ اشک تو چشماش حلقه زدو با نگاهی سرد گفت: ( مرگ)

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

باید فراموشت کنم / چندیست تمرین می کنم / من می توانم ! می شود ! / آرام تلقین می کنم /حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....تا بعد، بهتر می شود .... / فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم /من می پذیرم رفته ای / و بر نمی گردی همین ! / خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم / کم کم ز یادم می روی / این روزگار و رسم اوست ! / این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین میکنم.

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

زیــر بــارون، جـای خـالی بـوسۀ گرمت رُ با تـموم وجـود، حـس کردم …


زیــر بــارون، اشـک های لحـظۀ خـداحافظی رُ تو ذهـنم، تـداعی کـردم …


زیــر بــارون، ایـن دنیـای بـیوفـا رُ تا دلت بـخواد، نفـرین کـردم …


زیــر بــارون، از عشـقی کـه تـو قـلبم حـک کـردی، یـادی کـردم …


زیــر بــارون ، بـه پـشت سـرم نـگاه کردم و 20سـال زندگی رُ بـاور کـردم …


زیــر بــارون، بـه تـموم بـهونه هـامون تبـسم تـلخی کـردم …


زیــر بــارون، بـه حـکمت خـدا از تـه دل شـک کـردم …


زیــر بــارون، بـه فـرار ثـانیه هـا اعـتقادپیـدا کـردم …

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

من که تصویری ندارم در نگاه هیچکس / خوب شد هرگز نبودم تکیه گاه هیچکس

کاش فنجانی نسازد کوزه گر از خاک من / تا نیفتد در دلم فال سیاه هیچکس 

بهترین تقدیر گلها چیدن و پژمردن است / سعی کن هرگز نباشی دلبخواه هیچکس ...

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

حالم از کلمه ی "عزیزم" و "عشقم" بهم می خوره...

من رو همون "ببین" صدا کن;

بی ریایی شرف دارد به ریا کاری . . .

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.