مــن زانــو هـایـم را بــه آغـوش کــشیده بـــودم...
وقتــی تــو بــرای آغــوش دیـگری...
زانــو زده بـودی ...
یک نفر رفت و ...
یک نفر جا ماند...
یک نفر تا همیشه تنها ماند!...
خدایا ساده از خطاهایم بگذر. همانگونه که ساده از آرزو هایم گذشتی...
با اینکه خیلی دوستت دارم اما ، دلم از تو گرفته ...
ببین چشمانم را که قطره های اشک بر روی آن نشسته
نه آرامم میکنی نه با قلبم مدارا میکنی ،
نه میگویی دوستم داری ، نه فکری به حال قلبم میکنی
اینگونه میشود که در لحظه های دلتنگی ام با غمها سر میکنم
نه با صدای مهربان تو،
این حسرت است که در دلم نشسته از سوی تو....
هر چه خودم را به بی خیالی میزنم نمیشود ، نمیتوان از تو گذشت،
نمیتوان به هوای نبودنت در ساحل بی قراریها نشست ،
تنها میشود بی تو ، بی نفس دفتر زندگی را برای همیشه بست!
با اینکه خیلی دلم از تو گرفته ، بغض گلویم را گرفته ،
اما نمیدانی ، تو نمیدانی که چه عشقی در دلم نهفته !
آن روزی که آمدی و مرا در آغوش گرفتی ،
با تمام وجود مرا در میان گرفتی گذشت ،
چه زود رفت آن حس زیبای عاشقانه ،
چه زود عشقمان شد ، یک قصه عاشقانه ...
چه زود دل کندی از همه چیز ، آنقدر از آن روز گذشته که حتی
رنگ چشمهایم را نیز دیگر یادت نیست
این منم که هنوز هم روز به روز بیشتر به تو دل میبندم ،
این تویی که میگویی اینک دارم از احساسات تو میخندم
آهای بی وفا ، بیا و اشکهایم را ببین ، پس مرامت کجاست،
یک ذره احساس داشته باش ،پس آن وجدان قلبت کجاست؟
تو که مرا نابود کردی ،عشقم را در تابوت گذاشتی وخاک کردی ،
بعد از آن حتی با یک شاخه گل هم بر سر مزار، از عشقم یاد نکردی
دلم از تو گرفته ، با اینکه دلشکسته هستم ،
نمیدانی چه شبهایی را با همین دل شکسته به انتظارت نشستم
تا امشب نیز فردا شود ،
شاید دلم دوباره با دیدنت خوشحال شود...
نیامدی و حسرت شد آن انتظار ، نیامدی و نیامدی تا دلم شد بیمار...
با اینکه دلم از تو گرفته ، بدان که خیلی دوستت دارم ،
من که جز تو کسی را در این دنیا ندارم ، ای بی وفای من ،
مرا هم نگاه کن ، تو فقط با من باش،
بعد از آن هر چه دلت خواست با قلبم بازی کن!
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
کسی را میخواهم، نمییابمش
میسازمش روی تصویر تو
و تو با یک کلمه فرو میریزیاش
تو هم کسی میخواهی، نمییابیش
میسازیاش روی تصویر من
و من نیز با یک کلمه …
اصلا بیا چیز دیگری نسازیم
و تن به زیبایی ابهام بسپاریم
فراموش شویم در آنچه هست
روی چمنهای هم دراز بکشیم
به نیلوفرهامان فرصت پیچش بدهیم
بگذار دستهایم در آغوش راز شناور شوند
رویای عشق در همین حوالی مبهم درد است شاید!
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
وقتی میگویی دوستت دارم اول روی این جمله فکر کن،
شاید نوری را روشن کنی که خاموش کردن آن به خاموش کردن او ختم شود...
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغهامی کند پرهایش سفید می ماند ولی قلبش سیاه می شود.دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است.
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
خبري ازت نبوده خيلي بي تاب تو بودم
اومدم سراغت اما پره گريه شد وجودم
خيلي دلتنگ تو بودم گل مهربون و نازم
نميدونم چرا اينجام يا اصلا چم شده بازم
اون همه قول و قرارو اومدم يادت بيارم
اما انگار ديگه راهي واسه برگشتن ندارم
اينجا گل بارونه امشب چه قد اين فضا غريبه
چرا من هيچي نميگم چرا ميخندم عجيبه
آخه مجبورم بخندم کسي اشکامو نبينه
حالا کو تا باورم شه سرنوشته من همينه
به نظر مياد که امشب از قلم افتاده باشم
ارزوم بود که من امشب پيش تو وايساده باشم
چه لباس هاي قشنگي بهت مياد چقدر عزيزم
تو ميخندي و من از دور دارم اشکامو ميريزم
خوش سليقه هم که بودي اره بهتر از من اونه
سرتره ازم ميدونم اون که ميخواستي همونه
تازه فهيدم حسودم دست تو تو دست اونه
اي خدا انگاري اونم نقطه ضعف مو ميدونه
حالا تو دست تو حلقست دست اون حلقه تو دستات
يا من اشتباه ميبينم يا دروغ بود همه حرفات
بله رو بگو گل من تو ازم خيري نديدي
ارزوم بود که ببينم تو تورختاي سفيدي
حالا هر دو حلقه داريم تو تودستت من تو چشمام
تو زدي من اما موندم زيره قولت روي حرفام
برو خوشبخت شي عزيزم تو ازم خيري نديدي
ارزوم بود که ببينم تو تورختاي سفيدي
بله رو بگو گل من بگو و شرش بکن
من وزندگي بي تو باورم نميشه اصلا
داره سردم ميشه کم کم خيسه از اشکام لباسام
همه گريه هامو کردم اشکي نمونده واسم
ميزنم بيرون از اينجا بله رو ميگي نباشم
ميرم اون بيرون يه گوشه دست به دامن خدا شم
بله رو گفتي تموم شد ديگه اين آخره کاره
هي ميخوام بگم مبارک ولي بغضم نميذاره
هق هقم تبريک من بود من واسه تو گريه کردم
قطره قطره هاي اشکو به تو امشب هديه کردم
امشب نو جشنت عزيزم نميدوني چي کشيدم
اما کاش اشکام نبودن تو رو باز بهتر ميديدم
ديگه چشمام نميبينه دسنم هم نمينويسه
دل خوشيم همين يه نامست گر چه اينم خيسه خيسه
اخرين جمله نامم اينه از ته وجودم
برو خوشبخت شي عزيزم خيلي عاشق تو بودم